هرکس به رَهی می رود اندر طلبت...
روزِ ما را دیده ای، از روزگارِ ما مپرس...
مجبور نیستى که بمانى ، ولى نرو
کجایی ای ز جان خوشتر... عجل لولیک الفرج
می خواهمت هنوز و به جان دوست دارمت...️
دل یکی داریم و در یک دل نمی گُنجد دو یار ...
دل و جانم ، به تو مشغول ...
نشد هرگز شبی بر بسترِ راحت نهم پهلو...
مستِ خیال را به وصال احتیاج نیست..
جان را کجا توان بُرد بی یار جانی خویش؟
ماهی عمر چه دید از سفر کوتاهش
مرا سنگ جفای تو کمانی کرده از قامت ..
غرق دریای غمت را رمقی بیش نماند
من از پا تا به سر در دام سر تا پایش افتادم... مشهدی
در پیش نگاهِ تو زبانم بسته است...
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد.
مرا خود کُشتی امّا یادِ من بسیار خواهی کرد..
تو و خرامی و صد تغافل ، من و نگاهی و صد تمنا
از همه سوی جهان جلوه ی او می بینم..
ما را غمِ تو کُشت و تو را نیست غمِ ما
در دوست کسی رسد که از خویش برست... خراسانی قوت به قهرمانان سرزمینم️
شرحِ درد از من مخواه! این داستان پیچیده است...
فلک این سنگدلی ها ز تو آموخته است..
ناقص است آن کس که از فیض جنون کامل نشد...