پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مبر به موی سپیدم گمان به عمر درازجوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی...
من به اندازه غم های دلم پیر شدماز تظاهر به جوان بودن خود سیر شدم...
و دیگر جوان نمیشومنه به وعده ی عشقو نه به وعده ی چشمان تو......
مبر ز موی سفیدم گمان به عمر درازجوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی...