تو همچون گوهری، تو جانِ جـانی فــراتـر از ســــخـن یا هـــر بـیانی برایم هرچه هستی، هر کِه هستی بــدان تنــــها امـیــــدم در جـهانی
عزیزاست خاطرت ای جان جانان به مانند شرابی ، یاس و ریحان غزل می بارد از چشمان مستت تویی مطلع ، تویی مقطع به دیوان بادصبا
جان جانان بی تو نیرزد به ارزنی این جان صیدنظرلطفی