متن نور امید
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نور امید
اگر درون خود نوری بیابی،
تاریکی جهان نمیتواند تو را ببلعد.
دنیا به اندازه ی کافی تاریکه؛
شما چراغ باشید،
بذارید رد مهربونیتون بمونه،
نه زخم رفتاراتون...𓂃
زن ها
مانند منشور هستند؛
کافیست کمی به آنها نور بدهید،
تمام زندگیتان را
رنگین کمان میکنند.
دلم تنگ شده است…
مثل ماهی برای دریا ...
مثل پرنده برای پرواز..
تنگ تر از پنجرههایی که به باران نگاه میکنند.
عشق تو،
مثل نفسِ گرمی است
که در حنجره ی یخزدهٔ صبح جاری میشود.
کاش میآمدی…
من و تو،
دو نقطه بودیم در یک سطر بلند…
حالا فاصله،...
*«لا تَیأَس!
و أَنتَ تَعلَم أنَّ الله دائماً یخلق نوراً جدیداً بعد کلِّ ظَلام..»
«نااُمید نشو!
وقتى میدونى خدا همیشه بعد از هر تاریکى نوری جدید میسازه…!»
پرواز را بال لازم ست
شکفتن را نور
سوختن را هوا
وطپش را طپش لازم ست اما کافی نیست
زبالههای ذهنت را که بیرون ریختی،
نفس کشید زمینِ خستهٔ اندیشهات.
پسماندههای کهنهٔ تردید،
در آفتاب آگاهی جوانه خواهد زد
و در مراحلِ بازیافتِ روح،
هوای تازه دمیده خواهد شد به مهر،
به روشنایی،
به خویشتن
هر رؤیایی از جایی شروع میشود…
گاهی از یک نگاه کوتاه، گاهی از یک لبخند ساده،
و گاهی از خاطرهای که در دلِ تاریخ و سرگذشت ما جا مانده است.
رؤیاها همیشه از جنس خیال نیستند،
بعضیشان آنقدر واقعیاند که با حضور یک “او” معنا میگیرند،
و جهان اطراف ما...
دانی دیدم که سحر نور زدل میآمد،
از حریمِ جمکران بوی طرب میآمد.
ماه پنهان شد و در چرخ ندا میپیچید،
که زِ غیبت، گو ظهور ز ازل میآمد.
در دلِ تیرهٔ ما نوری اگر پیدا شد،
از نگاهِ تو، نه از شمعِ اجل میآمد.
هر که با نامِ تو...
به خودت اجازهیِ شکسته شدن بده
چرا که تنها از میان ترکهاست
که نور میتواند به درون راه یابد.
💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹🍃🌷🌼🍀
🍃🌺🍂
🌾☘
🌷
خداوندا
به ره
فانوسی افروز
کند
شبهای تارم را
به چون
روز
تا تو هستی پُر از حس عاشقانه می شوم
با یک بغل اطلسی به دیدار آفتاب می روم
تو خورشید منی لَختی بتاب جانم تازه شود
با جان و دل بهانه نه پر از ترانه می شوم
نقاش زندگیام
رنگبهرنگِ عشق را
تو می پاشی
بر بوم دلم
تا هر لحظهام
پر از نور و احساس
تو باشد.
_کبوترهای ذهنم
فقط در حوالی بام تو اوج می گیرند
و پروانه ای
از نردبان شب بالا می رود
تا راز این پرواز را از ستاره ها بپرسد
چه کسی باور می کرد
این حجم از نور
در حروف ساده ی "دوستت دارم "
نهفته باشد..
نورِ امید گرم تر از نور خورشید است
هر دانه گر به باورِ امید جان دهد
روزی رسد که شاخه به بستان نشان دهد
در خاکِ تیره گرچه خموش است و بیصدا
اما چراغِ شوق، به دل نورِ جان دهد
از ذرهذرهی هوسِ سبز گشتنش
بنگر چگونه حوصله بر آسمان دهد
آری، اگر امید درونش چو نور است...
ای دلِ شاد، از چه غم داری، بخند!
با جهان، چون باغِ گُلباری، بخند!
گر جهان تلخ است، تو شیرین بزی
شکرینلب، همچو روشنی، بخند
هر دمی را عشق بنوازد ز دور
زان نوای رازِ بیداری، بخند
شادمانی هدیهای از آسمان
بر سر هر لحظه، چون یاری، بخند
خنده کن،...
کنار پنجره ای نشسته ام به تماشای شکوفه های بهاری،
پرنده ها، میان ابرهای روشن صبح نمی پرند ، می رقصند،
کوه بی صدا آفتاب را در آغوش می کشد، آنقدر آرام
که انگار هزار سال عاشق بوده است،
و من با دلی تازه غبار روزهای رفته را می تکانم،...
🙏ای کاش؛ هر صبح،🌞
نوری از ایمان و بصیرت،🌟⭐️✨
میهمان خواندهی دلهامان باشد!
سرک میکشی / مثل نوری از پس پرده
شعرهایم را میخوانی / از پشت جلد
خطوط میدوند / دیوانها دیوانه میشوند/ تو ترانه میشوی
ومن / تازهتر از سبزینههای باغ