من با تو به یک آیین نپیوندم چرا می خواهی که دلم تقصیر کند؟ در برابر معبود باید کش مکش کنم گر جدالیست میان تو و خدا تو بگو چه خبر است؟ دلت هیچ نمی گوید اصلا نه کفر است و نه ایمانی ست من کشاورزم تو زمین اندیشه ها...
از جدال با کسی که قدردان محبت های تو نیست بپرهیز ، اینکه تصور کنی روزی می توانی او را متوجه اشتباهش سازی درست مثل آب کردن کوه یخ با "ها " است ! چاره ای نیست ، باران هم باشی برای کاسه های وارونه کاری نمیشه کرد ؛ این...
من از جدال زندگی بازمی گردم و پاییز می داند درختی که بر لبهء دنیا ایستاده است، تکیه گاه مطمئنی نیست