مثلِ آفتابِ بهار، بر ستیغِ کوهی یا که دشتِستانِ لاله یِ انبوهی خوابِ ناز، تو چِشمِ بچه یِ آهویی تُ کلامِت سِحر و تُ نِگات جادویی
تو را چه غم که شبِ ما دراز می گذرد؟ که روزگارِ تو در خوابِ ناز میگذرد