یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
با تو می رقصم یک روز در شکوه آزادی!پا به پای این شعر و حس خوب آبادی!روشن از دشت و چشمهسبز از عطر امیدبا تو می رقصم یک روزاز خیابان تا خورشید!می رسد با هر غصهروزهایی سبز از عشقمن تو را خواهم بوسید در هوایی سبز از عشقسفره های این مردمگرم از نان خواهد شدمی رود محدودیتسخت، آسان خواهد شد!دلخوشی خواهد پیمودکوچه ها را سرتاسرما ترانه می خوانیمباز هم با یکدیگربغض ها با یکرنگیمشت ها با همراهیماه بیرون م...
بعد از تو دلبستن به دخترِ درون قاب عکس هم حرام بود...چه برسد انسان های واقعی...! نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...