نام تو آنچنان به دهان مزه می دهد عمریست قوتِ غالبِ من گشته یا حسین
من از این دورها از پشت فرسنگ ها فاصله قلب سرخم را به سوی تو به پرواز در می آورم می آیم تا کنج شش گوشه ات آنجا که تا آسمان و ملکوت یک چشم بر هم زدن راه است ... می آیم تا در آغوش ضریحت عشق را پیدا...
موسی را چقدر باید خوش آمده باشد آنگاه که ده شب به وعده ی ملاقات افزوده شد . دل عاشق به چه خوش است غیر از وصال؟ موسی را به سی شب خواندند و آن را به چهل رساندند و روز حسین یک روز بود که برادرش فرمود: روزی مانند...
باد می وزد ... باید سحرگاهان پنجره را باز بگذارم شاید کمی بوی عطر سیب حرمت را برایم بیاورد.....