متن ذوب

تُ...
طُ...
و
امّا
تو...
هیچ وقت نمی دانستم
یک "تو"این چنین
مرا در خود
ذوب می کند...

باید کسی باشد
که تمامِ خستگی هایت
نرسیده به آغوشش
در گرمای صدایش
ذوب شود ..
با تو هستم؛
باید باشی ...!!!️

به آغوشم بکش ...
ذوبم کن در خودت
آنوقت است
که با هم میشویم یکی ... !

باید کسی باشد
که تمامِ خستگی هایت
نرسیده به آغوشش
در گرمای صدایش
ذوب شود ؛

با تٌ هستم؛ باید باشی!....




️️️

تب دارم در عشق تو ذوب است تنم
از بغض تو پر شده گلو و دهنم
در قلب تو می شوم قرنطینه که من
آلوده به ویروس < تو را خواستنم >

سنگم، اما به خدا اخمِ ظریفی کافی‌ست
ناگهان ذوب کند قلبِ دماوند مرا...

حسد ایمان را در قلب انسان آب می کند آن گونه که یخ و برف در آب ذوب می شود

به آغوشم بکش...
ذوبم کن در خودت
آنوقت است
که با هم میشویم
*یکی*...!