میروم تنها و بینام و نشان سوی شبهای پر از داغ و فغان میگذارم پشت سر این شهر را با نگاهی سرد، با قلبی گران میروم خاموش، چون شعری نگفت در گلو ماندهست فریادی نهفت با من است اندوهِ تلخِ سالها با من است این بغضِ بیصبر و شگفت نه...