متن رضا خادمه مولوی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رضا خادمه مولوی
پاســـــــــــــــــــــــــورِ خیــــــــــــــال
خیال کردم دانستی که هستی
ولیکن دیر بود، مستی و راستی
تو پیکت را فرو بردی زمانی
که گفتم عاشقی! دل را تو بستی!
من از حکم بدم دل آمدم؛ امـــا
تو خشتت را خوب در دلم بستی
به پیک آخرم دل را بردیم
ندانستم دل از دلدار...
سعید خادمی پور؛کتاب ناله های بی صدا : فصل 4 دلـارام - شعر 37
در حال بارگذاری...