با رفتنِ تو کُند شد انگار زمان دنیا غمِ محض را به من داد نشان بگذار صدایت بزنم یک دل سیر مامان مامان مامان مامان مامان
بیا قدم بزنیم امشب این خیابان را دوباره حس بکنیم احتمالِ باران را چه زود می گذرد مهر و از همین حالا گرفته ایم به خود، رنگ و بوی آبان را غمی میانِ نفس های سرد پاییز است که می بَرَد به تناسُخ روانِ انسان را بیا به یاد هزاران...