باشد که روزگار اندکی مهربانتر شود باد بوزد و زمین برقصد با نوای قاصدکها باران ببوسد گونهی خاکِ تشنه را خورشید، بیغرض، بتابد بر پشتبام دلها دستی اگر شکست، مرهمی از مهر باشد، نه داغِ داوری و هیچکس در تنگنای تنهایی، گم نکند نام خودش را...