لبخند تو سرسبزتر از باغ بهار با عشوه گری باز نسوزان دل یار از جان و دلم عشق به تو می ورزم باران شو و بر باغ دلم خوب ببار
زندگی جاریست، برخیز پنجره را رو به روئیدن احساس و شکفتن عشق باز کن فصل تبسم گل، فصل وزیدن نسیم عاشقی نزدیک است ببین چگونه خاطرت عطر افشانی می کند مشامم را بیا برایت سیب ممنوعه ی حوا را بچینم حتی اگر از هر دو جهان رانده شوم با ترنم...