شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
کوچه بی تو بودنبدون تو هیچ اعتباری ندارمبه دنیای بیهوده کاری ندارمچرا که نباشی همه هیچ هیچمرگ و ریشه، ایل و تباری ندارممن از کوچه بی تو بودن عزیزمتمنای گشت و گذاری ندارمکفایت کند سرخی چهره گلنیازی به سیب و اناری ندارمبه روز ازل باختم هستی ام رابه سر اشتیاق قماری ندارمخزان و زمستان تفاوت چه داردمنی را که فصل بهاری ندارم ؟طلای وجود تو را دارم ای جاناگر ادعای عیاری ندارم♤♤♤✍ علی معصومی...
در جنگ نابرابر چشمانت و دلم..خلع سلاح شدم آن دم که غمزه زدی!ع.موسوی...
آنقَدَر صبر بِکردم که دِگَر کاسه صبرم؛به سخن آمد و گفتا که مگر ایوبی؟!ع.موسوی...
خاطر ات از خاطرم یک دَم نمی آید بُرون؛چاره اش را بی امان گشتم،ولی پیدا نشد!ع.موسوی...
آخرش یک دفعه بر اهداف دل پِی میبرم،این که از تَه خواهدت یا یک هوس دارد فقط؟!ع.موسوی...