پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
همه کسم تو هر هوسم تو همنفسم تو بال و پرم تو همسفرم تو بیش و بسم توگرمی خانه شور ترانه متن غزل تو شعر و سرودم بود و نبودم قند و عسل تونغمه سازم محرم رازم از روز ازل توبیتو خموشم با که بجوشم جفت تنم تو خسته و عریان پیش غریبان پیرهنم توگرمی خانه شور ترانه متن غزل تو شعر و سرودم بود و نبودم قند و عسل تونغمه سازم محرم رازم از روز ازل تو...
به نام عشق که زیباترین سرآغاز استهنوز شیشه عطر غزل درش باز استجهان تمام شد و ماهپارههای زمینهنوز هم که هنوز است کارشان ناز استهزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفتکه عشق حادثه ای خانمان بر انداز استپدر نگفت چه رازی است این که تنها عشقکلید این دل ناکوک ناخوش آواز استبه بام شاه و گدا مثل ابر میباردچقدر عشق شریف است و دست و دل باز استبگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشقچرا که سنگ صبور است و محرم راز...
دخترمزمستانم با تو بهار استتو امید فرداهای منی،محرم راز منی، تک گل باغِ منیدردانه منی و من از دوست داشتنت کوتاه نمی آیم...