شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
محکوم به مرگمدر قامت فرهاداو با لب شیرینمرا جان به لبم کرد...
وقتے تابستون با اون همه گرما تموم میشه و پاییز از راه میرسه اوایل چون هنوز یکم از ته مونده هاے گرماے تابستون مونده ، بازم میشه لباس خنک پوشید...میشه نوشیدنیاے خنک خورد...هنوز درختا برگ دارن ، هنوز نفس میکشن...اما هرچے بیشتر میگذره میفهمے دیگه نمیشه لباس خنک پوشید...دیگه نمیشه با نوشیدنیاے خنک سر کرد...تو هرچقدرم بستنے دوست داشته باشے منطقے نیست که تو هواے سرد بستنے بخورے ،هوم؟آخراے پاییز حتے درختا هم از نفس میفتن...اونا میدونن باید ...