گرمای مردادی تن تو نفس هر کسی را می گیرد و من چه عاشقانه گرم می شوم می سوزم و دوباره هر مرداد عاشقت می شوم انگار ...
منم که غربت مرداد را وجب کردم شب نیامدنت را دوباره شب کردم
عشقم ؛ خندههایِ توست ... بخند بگذار مرداد را عاشقانه سر کنم