رفتنت نامردیِ محض بود... رها کردنم، آخرِ بی معرفتی بود... اما بزرگترین حسنی که داشت این بود که فهمیدم بعد از تو هم میشه زندگی کرد میشه نمرد میشه نفس کشید سخت بود اما میشه تحمل کرد... فکر می کردم با رفتنت، بمیرم خدا خیلی بزرگ بود که کمکم کرد...
بعضی هارا هم باید در جوب شست تا لجن ها همه خوشحال شوند که کثیف تر از خودشان نیز وجود دارد بسوزه پدره نامردی…
توی کوچهها یه نسیم رفته پیِ ولگردی توی باغچهها پاییز اومده پی نامردی توی آسمون ماهُ دق میده ماهُ دق میده دردِ بی دردی پاییز اومده پاییز اومده پی نامردی یه نسیم رفته پی ولگردی