متن رها
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رها
می خواهم رها بشوم
از این پیله ای که
هیچ امیدی به پروانه شدنش نیست...
بهزاد غدیری / شاعر کاشانی
بچه هایش را
به دریای اعتماد رها کرد
ماهی
این شب عجب طولانی است!
ساعت ها تا صبح مانده است!
و شاید سالها...!
استخوان هایم از سرمای یخ آلود این هوای آلوده بی حس شده اند.
و دنیا شبیه هیولای قصه ی مادربزگ شده است...
دیگر وقت آن شده که بیایی!
می خواهم برای همیشه و شاید تا ابد...
رهایم کن..
بگذار ب همان حال بی حس همیشگی ام برسم..
کمی در بی خیالی ام سفر کنم...
و با خونسردی از کنارت بگذرم...
مرا رها کن...
بگذار همان همیشگی باشم...
نویسنده: vafa \وفا\
همانند برگ های پاییز
رها شو و خود را به باد زمانه بسپر ...