یکشنبه , ۱۵ مهر ۱۴۰۳
خدایا باید یه دکمه ریست میذاشتی روی ما که هر 24 ساعت یکبار خودمون رو ریست کنیم.باور کن نمیشه تحمل کرد!...
خدایا...🪐خدایا تحمل سختیا با من آخرش با تو...🌱🌸...
+ فقط یه هنر باید یاد بگیری و اونم هنر تحمله ؛ تحمل !- تحملِ چی ؟+ نگران اون نباش ؛موضوع کم نمیاری !- خالد حسینی- هزار خورشید تابان...
آدمک بیا خر شو درد هایت را تحمل کن...
تحمل کن ....همه چیز درست می شودسختی ها از تو، آدم جدیدی می سازدآدمی که دیگر برای زمین خوردن، ناله نمیکند، برمیخیزد و اصلا عین خیالش نیست که زمین خورده !اصلِ دنیا همین است....تغییر کردن برای کامل تر شدن !ادامه دادن .... تسلیم نشدن .... تلاش کردن و باز هم تسلیم نشدن ... ادامه دادن .... ادامه دادن ....هرکاری را بخواهی شروع کنی، اولش سخت استگاهی زمان برای شروع کاری نرسیده و ما ، با عجله کردن، به خودمان فشار می آوریم و ناگهان میبریم .....
ور تحمل نکنم جور زمان را ، چه کنم ؟...
ایراد که از دنیا نبود.ما تحمل همدیگر را نداشتیم،تحمل این زندگیِ شلوغ و بی در و پیکر را.همه چیز را رها کردیم جز خودمان.آنقدر خودمان را به در و دیوار روزگارمانکوباندیم که شدیم هر چیزی جز آدم.بماند که عشقمان هم این وسط ، یتیم ماند.ایراد از دنیا نبود،ما آدمِ این دنیا نبودیم......
کم کم یاد خواهی گرفت؛عشق تکیه کردن نیستو رفاقت هم معنی اطمینان خاطر نیستو یاد می گیری که بوسه ها قرارداد نیستندکم کم یاد می گیری..که حتی نور خورشید هم می سوزانداگر زیاد آفتاب بگیریباید باغ ِ خودت را پرورش دهیبه جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاوردکم کم یاد میگیری که میتوانی تحمل کنیکه محکم باشی پای هر خداحافظییاد می گیری که خیلی می ارزی......
هرکه در عشق سر از قله برآرَد هنر است! همه تا دامنه ی کوه تحمل دارند... ...
چند روزی میشد که توان رو به رو شدن با خودم را نداشتمشرمنده بودم از خودم!از کسی که همیشه و همه جا کنارم بوده و قدرش را نمی دانستم.خجل بودم که چرا این همه وقت او را به حال خودش رها کرده ام؟!مگر چه کسی جز او میتوانست تمام بحث و جدل هایم را تحمل کند و دم نزند؟چه کسی حاضر بود مرا وقتی که در گوشه ای نشسته بودم و تمام روز به سقف خیره میشدم را تحمل کند؟به جرعت میتوان گفت هیچکس، همه چند روز اول کنارم میماندند و بعد خسته میشدند و جوری ترکم میکر...
درست همان روزی که بار و بندیل احساست را بستی و کفش های رفتن را به پا کردی!بدون این که ذره ای به حال ناخوش من بیندیشیبه منی که لحظات کنار تو بودن را نفس می کشیدم !شاید از همان اول می دانستم!می دانستم!که این همه دوست داشتن توروزی من را از پای در می آورد!می دانستم!روزی من، خواهم ماندبا حجم عظیمی از غم دوست داشتنت که در این قلب سنگینی خواهد کرد...تو با رفتنت!این عشق را راکد کردی،بال های آن را چیدی؛رفتی!و فکر نکردی که غم ...
دل که یاد نمیگیرددوری را،فاصله را،دل که نمیفهمدصبر را،تحمل را،دل است دیگر...مدام بهانه میگیرد و گلایه میکندحق هم دارد![جدایی بر گریبان عاشق خیمه میزندجنگ را برپا میکندو بغض را حاکم...]امان از نبودنها،باید کسی حواسش باشد:)...
سال هاست از گوشه ی چشمشن می ریزدآنقدر که خانهبه بیابانی خشکبدل شده است-از دست های توموسیقی آبی آب را شنیدمتو بر بالای یک موج نجیببه خانه ام رسیدیو ضربان قلبت رامثل مروارید بر گردنمآویز کردیمرگ رااز لابه لای دست هایم بیرون کشیدی -مرگ خواهش عجیبی بودلابه لای دست هایما-حالا نگاه کن عزیز منچطور در حجم همپراکنده می شویمو از زخم های هم به هم راه.... دیگر تحمل جنازه ها را نداریمدل میخواهد مثل دریاموج بسازد...
گرمای خرداد،فقط با تو تحمل می شود......
تحمل . . .سردرگمم رگهایم پر از زهر حلاحل می شودوقتی تمام لحظه های عمر من دور تسلسل می شودآه!در این دور باطل چه باید کرد؟ پناه چیست؟وقتی تمام زندگی واژه ای از تحمل می شودمصطفی ملکی ،۲۵خرداد۱۳۹۹...
من دوست دارم تحمل کنم ولی متاسفانه نظر اعصابم چیز دیگه ایه...
گاهی اوقات باید بگذری و بگذاری و بروی...وقتی میمانی و تحمل میکنی،از خودت یک احمق میسازی!...
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﺗﺤﻤّﻞ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪﯾﮑﯽ ﺗﺎﺏ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ،ﯾﮑﯽ ﻣﯽ ﺷِﮑﻨﺪﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺸﮑﻨﻨﺪﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺩﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ،ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ... ...
عذابِ زنده بودن را تحمل می کنم با توبیا افیون چشمانت که باشد درد چیزی نیست...
تکلیفم را روشن کن...به صبر آمدنت بنشینم یا به تحمل نیامدنت؟...
آقای قاضی...نه حوصله ی آدم جدید هستنه تحمل آدم های قدیم...
زنان نه طاقت انجام کار سنگین جسمی را دارند و نه توان فعالیت شدید ذهنی؛ آنها دینِ زندگی را نه با آنچه انجام می دهند که با آنچه تحمل می کنند، می پردازند....
مردم با سگ بدرفتاری می کنندچون تحملِ این شکل از وفاداری را ندارند...
تحمل کردن قهر تو رایک استکان بس نیست تسلی دادن این فاجعه میخانه میخواهد ......
هیچکس نمیفهمه،بعضی ها چه عذابی رو تحمل میکننتا آروم به نظر برسن...
کم کم یاد خواهی گرفت عشق تکیه کردن نیست ، و رفاقت هم معنی اطمینانِ خاطر نیست و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند ...کم کم یاد میگیری که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری ! باید باغِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد ...کم کم یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی که محکم باشی پای هر خداحافظی ، یاد میگیری که خیلی میارزی ......
سرماى زمستون رو کهبا دو تا ژاکت و دستکش شالگردن ،میشه تحمل کرد.....مهم اینه دلت سرد نباشه ،که اونو هیچ کاریش نمیشه کرد......
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!از لابهلای نامههای فروغ به ابراهیم گلستان...
ننه : فقط یک هنر را باید یاد بگیری و آن هم تحمل است ، تحمل !مریم : تحملِ چی ننه ؟ ننه : نگران آن نباش ؛موضوع کم نمیآوری !...
هیچکس نمیفهمه،بعضی ها چه عذابی رو تحمل میکننتا آروم به نظر برسن......
پیشنهاد هدیه کریسمس :برای دشمن خود:بخششبرای رقیب:تحملبرای دوستانت:قلبتبرای خودت:احترامکریسمس مبارک...
خود رنجم و خود صلح کنم عادتم اینستیک روز تحمل نکنم، طاقتم اینستوحشی_بافقی...
الماس یک تکه زغال سنگ است که...فشار را به خوبی تحمل کرده است!برای موفق شدنباید سختی ها را تحمل کرد......
مردِمَصاف، در همه جا یافت می شوددر هیچ عرصه، مرد تحمل ندیده ام....
سه چیز تحملش خیلی سختهحق با تو باشهولی بهت زور بگن!بدونی دارن بهت دروغ میگننتونی ثابت کنی!تتونی حرف دلتو بزنیو مجبور باشی سکوت کنی!...
بزرگترین اشتباه تحمل آدمهایی بودکهدرزندگی ام هیچ نقشی نداشتند...!ترس ازکنارگذاشتن احمقانه ترین کاردنیاست!خیلی وقت ها کنارگذاشتنراهی برای بدست آوردن آرامش است...نه تنهاترشدن!دنیایمان را اَلَک کنیم وبگذاریم کسانی بمانندکه حقشان بودن است....
کاش میشد ،بعضیارو یه ساعت بزاریم جای خودمون ،بعد بهش بگیم ،ببین میتونی تحمل کنی .......
رفتنت نامردیِ محض بود...رها کردنم،آخرِ بی معرفتی بود...اما بزرگترین حسنی که داشتاین بود که فهمیدمبعد از تو هم میشه زندگی کردمیشه نمردمیشه نفس کشیدسخت بود امامیشه تحمل کرد...فکر می کردم با رفتنت، بمیرمخدا خیلی بزرگ بود که کمکم کردالان بیشتر به خدا نزدیکمدستم تو دستاشهحضورش تو زندگیم پر رنگ ترهفقط خواستم بهت بگم:من بدونِ تو هم تونستم...از بی وفاییِ تو رد شدمهنوز درد دارم اما اونم خوب میشه...تا خدا هست، میشه هر...
هر که در عشقسر از قله بر آرد هنر استهمه تا دامنه کوه تحمل دارند...
فقط یک هنر را باید یاد بگیریو آن هم تحمل است / تحمل-تحمل چی؟نگران آن نباش/ موضوع کم نمی آوری......
عشق اگرباشدتواݧ دارےببخشےیار راعشق اگرباشد..تحمڸ میڪنےصدخارراعشق اگرباشد..دلت پر میڪشد تاخانہ اش ..عشق اگرباشد..سروجاݧ میدهے دلدار را....
که من شب را تحمل کرده امبی آنکه به انتظار صبح مسلح بوده باشم......
شبان آهسته میگریم که شاید کم شود دردمتحمل می رود اما شب غم سر نمی آید...
سطح توقعم رو از بقیه آوردم پایین به جاش سطح تحملم رو بردم بالا...
انسانها شبیه هم زندگی نمی کنند یکی زندگی می کندیکی تحمل......
شبان آهسته میگریم،که شاید کم شود دردمتحمل می رود اما...شب غم سر نمی آید! ️...
امیدها شبیه هم نیستنددست یکی به آسمان چنگ می زنددست یکی به انساندستهای انسان ها شبیه هم نیستندیکی خاک را به باد می دهدیکی عمر راانسان ها شبیه هم عمر نمی کنندیکی زندگانی می کندیکی تحمل ......
تو را با غیر میبینم ، صدایم در نمی آید..!دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید..! نشستم باده خوردم ، خون گریستم، کنجی افتادم ..تحمل میرود اما شب غم سر نمی آید..!...
این همه فاصله را نمی توانم تحمل کنمخوبِ من طاقتم کم استکم تحملمدارم اتمام حجت میکنمباید دستم را که دراز میکنم برسد به گونه ی زبر مردانه اتبازوی گرمتیا یقه ی پیراهنتبیش از این فاصله را تاب نمی آورممن کم تحملم...
حوصله داشته باش،قیمت عشق همیشه بیش از تحمل آدمیزاد بوده است....