همهجا شادمانی قشر نازکی است که روی رنج و بیچارگی کشیدهاند.
من اشخاص زنده را آنهائی میدانم که مبارزه میکنند، بیمبارزه، زندگی مرگ است.
در هر دهکدهای مشعلی است: معلم، که نور میفشاند؛ و کاهنی است که فرو میکُشد.
میگویند فردا بهتر خواهد شد… مگر امروز، فردای دیروز نیست؟ دیروز چه کردید؟؟
مردهای خوب هرگز نصیب زن های خوب نمی شوند. چرا که زن ها؛ عاشق مردهای بد می شوند و با مردهای خوب درد و دل می کنند.
آدم ها در دو حالت همدیگر را ترک می کنند اول اینکه احساس کنند کسی دوستشون نداره دوم اینکه احساس کنند یکی خیلی دوستشون داره!
از زندگی آموختم تا باکفش کسی راه نرفتم؛ راه رفتنش را قضاوت نکنم…
مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیایی ست ..