پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
غزل ماهسر فصل تماشایی پاییز خودت باشگلبانگ هواخواهی گلریز خودت باش همپای زمستان اگر از جاده گذشتی زیبائی و بارانی و مه ریز خودت باش تا چند از این گوشه به آن گوشه پریدنای پوپک دیوانه گلاویز خودت باش شب تا سحر از نغمه بیهوده چه حاصلبا نای دل آشفته شبآویز خودت باش عمری اگر از خواب ندامت نپریدیدر مهلت جامانده سحرخیز خودت باشصد پنحره تا چشمه خورشید گشودییکشب غزل ماه دل انگیز خودت باش دنیای مترسک شده این کوچه و با...
مثل یڪ پوپڪ سرمازده در بارش برفسخت محتاج به گرماے پر و بالِ توام️...
تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلتمی توان گفت که من چلچله باغ تواممثل یک پوپک سرمازده در بارش برفسخت محتاج به گرمای توام...