پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
و من هر روزمحتاج یک لحظه نگاهم از توتا تولد دوباره ام رادر آینه ی چشم هایتجشن بگیرممجید رفیع زاد...
محتاج تو ام کردهر بار دیدم عشق تاراج تو ام کردپیغمبر شب های معراج تو ام کردبا زورق جامانده از گرداب و طوفاندرگیر اقیانوس و امواج تو ام کردتنها نبودم یاد تو در سینه ام بودبا باد و بورانی که آماج تو ام کردبگذار تا آویزه بر دار تو باشمدنیا مرا منصور حلاج تو ام کردمن صاحب گنجیه ی درد و بلایمدلدادگی اینگونه محتاج تو ام کرد♤♤♤✍ علی معصومی...
هر شب به وقت عبادتمیان محراب عشقبا هر قطره از اشکم تسبیح می زنمو تو را از خدایم تمنا می کنمبیا که در ابری ترین روزهای زندگیمحتاج آفتاب نگاه تواممجید رفیع زاد...
شب هایم رابه صبح پیوند می زنمو در انتظار سپیده ای روشنچشم به راهی می دوزمکه خبر از آمدن تو می دهدبه انتظارت می مانمحتی شده تا صبح با ماه سخن می گویمبیا که وجود سرد منمحتاج آفتاب نگاه توستمجید رفیع زاد...
محتاجممحتاج یک فنجان چایکه پهلویش تو باشی...
گاهی که نه ،همیشهبه چیزی بیشتر از شنیدنِ" دوستت دارم " محتاجم !به چیزی شبیهآسوده چشم باز کن ،هنوز هستم ......
و خدا گفت؛ سلام ای اهل زمینچه کسی غمگین است؟چه غمی در سینه؟چه کسی در بیشه ی تنهایی خود میرنجد؟من به آغوش خدا محتاجم... نفسی بوسه زنمتا که دراین ریشه ی غم ریشه کند....باشد که تو را مهر بورزد از عشق.... تو به آغوش خدا محتاجی؟...نفسی بوسه بزن... رحمان مژگانپور (نریمان)...
محتاجم به توهمچونلبی به بوسه ایماهی به آبیپرنده ای به بالیعاشقی به معشوقیگلی به بلبلیشمعی به پروانه ای...
حالِ خوبت رابه هیچ چیزبه هیچ کسبه هیچ اتفاقیبه هیچ آمدنیگره نزن...نگذار آدمها درگیرت کنندنگذار هر اتفاقی پابندت کند به آن چیزی که سهم تو نیست و برای تو نبوده...رها باشحال خوبت را به بند بندِ وجودت وصل کنبگذار جایی که هیچکس را نداشتییک "تو" حالت را خوب کندجایی همیشه برای خودت بگذارتمام آمده ها،روزی می روندآن وقت تو می مانی و توخودت را بلد باشهیچکس جز تو،پای تو نمی ماندیاد بگیر که یک تو برای تمام خودت کاف...
حسین جان نیستی و خبر از دلهای پر از دردمان نداری. خودت را جانت را، همه داروندارت را بر سر نیزه شهادت گذاشتی تا شاید این دنیا جای بهتری باشد.تا شاید رسمِ عدالت و مسلمانى را یادمان دهى!اما دریغ...!این روزها سیاهپوشیم و درد و غصه به جان همه افتاده... ما همه عزادار خوشبختی هستیم وقتی نیستی!دستمان را خودت بگیر که بدجور محتاجیم!...
من به چشمان تو محتاج تر از نان شبمعشق بر سفره بریزان،غم عاشق نان نیست...
مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیستتو هم محتاج خواهی شد؛ جهان دار مکافات است......
دوستت ️دارم هایت را بگو ...تو اگر نیازِ گفتن نداریمنسخت محتاجِ شنیدنم️️️...
مثل یڪ پوپڪ سرمازده در بارش برفسخت محتاج به گرماے پر و بالِ توام️...
قشنگترین کنسرت دنیاصدای نفس کشیدنتو در آغوش من استنفس بکش ک محتاج ریتم قشنگی ازنفسهایت هستم ....️️️️...
طلوعِ آبی مهرت را؛پژواکِ سرخ صدایت را؛تک تک لبخندهای مستانهات رابر دیوارِ من فرودآور؛من در تب غرور دفن شده اممحتاج توام...
دنیا!!!بازی هایت را سرم درآوردیگرفتنی هاروگرفتنیدادنی هاروندادیحسرت هاراکاشتیزخم هایت را زدیدیگربس است چون دیگرچیزی نمانده بگذاربخوابممحتاج یک خواب بی بیداریم......
یا زهرا ببین آنهایی که برای تو عزاداری میکنند و حاضرند برای تو جانشان را بر کف دست بگذارند، آنها که از مصیبت تو اشک از چشمانشان جاری است؛ همه و همه به تو و یک نیمنگاه تو محتاج هستند. آنها را در شب شهادتت دست خالی برنگردان....
در غیاب تو .... در غیاب تو ترانه های تکان دهنده نوشتم،به تماشاى کشورهای جهان رفتم،خانه خریدممردِ خانه شدماما هنوز جای تو در تک تک دقیقه ها خالی ست،شعرها برای زیبا شدن به تکه ای از تو محتاجندو نوشتن پلی ست که مرا به تو می رساند... ....
به تو محتاج چنانم که فقیری به درمبه تو مشتاق چنانم که غریقی به کنار...
ما به آدمهایی محتاج هستیم که خود را مدیون زندگانی بدانند نه طلبکار آن !به آدمهایی محتاج هستیم که به زندگانی عشق داشته باشند نه کینه به آدمهایی محتاج هستیم که به آینده بچههایشان فکر کنند نه به گذشته پدرهایشان ...ما از فرومایگیها استقبال نباید بکنیم ، بلکه میخواهیم اول چنین روحیههای بیماری را در هم بشکنیم...
ادمهایی که بودنتان را التماس میکنندلزوما محتاج نیستنانها فقط دوستتان دارند......
دوستت دارم هایت را بگو تو اگر نیاز گفتن نداری من سخت محتاج شنیدنشم️️️...
از فاصله ها خسته، محتاج به آغوشمباید تو بلد باشی، بر سینه فشردن را...
مهربان باش و به هرکس میرسی لبخند بزن. تو نمیدانی به آدم ها چه میگذرد. شاید لبخندت برایشان مانند گنجی ارزشمند باشد و آنها بسیار به آن لبخند محتاج باشند....
تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلتمی توان گفت که من چلچله باغ تواممثل یک پوپک سرمازده در بارش برفسخت محتاج به گرمای توام...
ما به آدمهایی محتاج هستیم که خود را مدیون زندگانی بدانند نه طلبکار آن.به آدمهایی محتاج هستیم که به زندگانی عشق داشته باشند نه کینه.به آدمهایی محتاج هستیم که به آینده بچه هایشان فکر کنند نه به گذشته پدرهایشان.ما از فرومایگی ها استقبال نباید بکنیم, بلکه می خواهیم اول چنین روحیه های بیماری را در هم بشکنیم....
دیریست که از رویِ دل آرای تو دوریممحتاج بیان نیست که مشتاقِ حضوریم ......
در هیاهوی زندگی دریافتماگر کسی به این باور برسد که غیر از خدابه کسی احتیاج نداردخدا هم او را به غیر از خودشمحتاج نخواهد کرد.......
سراسر نام ها را گشته امو نام تورا پنهان کردم....میدانم شبی تاریک در پی استو من به چراغ نامت محتاجم......
یک دانه ی تسبیح نماز سحرت را ؛؛؛ آرام به نامِ منِ محتاج بینداز....
تمام عمر اگر در بیابان سرگردان شوی . . . بٍه که یک شب محتاج نامردان شوی . . ....
احساس من به تونه شبیه بوسهای ممنوعه استنه پرندهای آزادو نه بوتهای محتاج به خاکاحساس من به توشبیه آرزویی برآورده استشبیه پیچکی بیتاب که تا خدا میرود...
گاهی در وجود مان به قبرستانی محتاجیم برای چیزهایی که درونمان میمیرند......
گاهی از یاد من میرودکه به یاد تو باشمای که یادم به یاد تو محتاجهر دقیقه خودت را به یادم بیاور...
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست؛تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار مکافات است....
قوی ترین مرد دنیا هم باشی ،باز محتاج خل بازیای یه دختری !...
مهربان باشو به هرکس میرسى لبخند بزنتو نمی دانی به آدم ها چه می گذردشاید لبخند ت برایشانمانند گنجی ارزشمند باشدو آن ها بسیار به آن محتاج باشند....
مرا بسپار در یادتبه وقت ریزش باران، نگاهت گر به آن بالاستو در وقت دعا قلبت مثال بید میلرزد،دعایم کن که من محتاج محتاجم...
درسکوتی که دلت دست دعا باز نمودیاد ما باش که محتاج دعائیم هنوز...
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاجحرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج...