مرا دوست بدار اندک ولی طولانی
شک ندارم مادرم فهمیده من میخواهمت سجدههای آخرش این روزهاطولانی است...
دست در زلف تو بردم که شب آغاز شود حیف ! یلدای من این بار نشد طولانی
فرقی ندارد روزهای تابستان یا شب های زمستان بی تو همه چیز طولانیست
مرا دوست بدار اندک ولی طولانی...