جان ما را غم این کرب بلا خواهد کشت یا همین زمزمه و شور و نوا خواهد کشت نذر کردم که پیاده بروم خدمت دوست عاقبت حسرت این عشق مرا خواهد کشت اعظم کلیابی بانوی کاشانی
من برای داشتن تو نذر کردم
نذر کردم برا رسیدن به تو
همیشه برای زخم هایمان نمک نذر امام زاده کرده ایم