تو به اندازه ویرانی کشور من زیبایی
به ویرانی این اوضاع هستم مطمئن زان رو که بنیاد جفا و جور بی بنیاد می گردد
پک میزند بهمن به بهمن زخمهایش را مثل زمین قرن حاضر، رو به ویرانیست...
همه باغ دلم آثار خزان دارد کو آن که سامان بدهد این همه ویرانی را
با فاصله ای امن که آسیب نبینی بنشین و فقط شاهد ویرانی من باش...