ای خالق کون و مکان بنگر که جانم می رود در هجر او ای مهربان ، تاب و توانم می رود در آرزوی وصل با آن صاحب حسن و جمال احساس زیبا و خوشم با دل سِتانم می رود من تشنه ی دیدار یار ، او در پی آب روان...