شمع من باش که قلبم خود پروانه ی توست می تَپَد با نفست؛ آه که دیوانه ی توست...
حال که رفته ای دِگَر، نَیا به خوابِ من، قَسَم به سوزِ عاشقانه ای، در آخرین کلامِ تو . . . !
گریه اگر که سَر دَهَم سِیل بَرَد تمامِ تو بَسته شکستِ بُغضِ من به غیرَت و مَرامِ تو .
حالِ من را گر بپُرسی یک جوابش بیش نیست: من همینم.. خوبِ خوبم.. آه! فوقُ العاده نه