جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
وای بر حالی که حتیواژه ای در وصف آن پیدا نشد......
میخواهمت کو واژهای که سادهتر از این بیان کنم؟!...
دیگر هیچ شعریبه سراغم نمی آیدکاش پشت پای آخرین واژه آب می ریختم...
ماچه واژه ی آشنایی در رویاهایم...کاش اقلا می آمدیتا برای چند روزیلذت تجربه ی ما شدن من و تو را می چشیدم......
مادر واژه ای به وسعت تمام هستی❤....
چیزی در کلامم نیستجز دوستت دارم هایی که واژه نیستندمثل دم در پی بازدم حیاتم را رقم می زنند...