دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
خدایا:هنگامی که ثروتم دادی، خوشبختی ام رانگیر...هنگامی که توانایی ام دادی، عقلم را نگیر...هنگامی که مقامم دادی، تواضعم رانگیر...آنگاه که تواضعم دادی ، عزتم رانگیر......
اشتیاقی نیست خندیدن در این دنیا مگردستی از غیب آید و بر لب بیارد خنده را...
یازده تا بچه جز یوسف فقط یعقوب ساختصنعت انبوه سازی را فرادا باب کرد...
بارداری بی حضور جنس نر را در جهانحضرت مریم به لطف حق تعالی باب کرد...
کفش زنها قرنها یا گالش و یا گیوه بودکفش های شیشه ای را سیندرلا باب کرد...
از شروع این جهان مرد از پی زن می دویداز پی مردان دویدن را زلیخا باب کرد...
خدا کند که نفهمیغمت چه با من کردکه مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو...
برای اینکه با سرعت اندیشه به هر مکانی که میخواهی پرواز کنی،باید با این تصور و فکر شروع کنی که به آنجا رسیده ای....
بر طبیعت جز با تبعیت از طبیعت نمیتوان فائق آمد....
زندگی از یک سری کشش های متضاد هم تشکیل یافته است مثل پس روی ها و پیش روی ها.مثلا تو دلت میخواهد کاری را انجام دهی ولی به زور انجام به کار دیگری میشوی.چیزی موجب آزار تو میشود ولی تو نمیدانی نباید آزارت بدهد.برای کسب منافع شخصی ات،مرتکب یک سری اعمال مشخص میشوی ،آن هم در مواقعی که میدانی نباید در فکر منافع شخصیِ خودت باشی.کشش دو قطب متضاد مانند کشیده شدن یک نوار پلاستیکی است و اغلب ما در جایی در این بین زندگی میکنیم....
هر جا که تویی؛مرکز تصویر من آنجاست️️️...
در جنون تو رفته ام از خویش...
شک ندارم بهترین لوکیشن جهان بغلهحالا اگه بغل کسی باشه که دوسش دارید که دیگه نگم براتون️️️...
تا مگر یک نفسمبوی تو آرد دم صبح...
و شب نام دیگرآغوش توستوقتی که در حسی باشکوهمیان اندام خاموشتخواب می روم ...️️️...
مراقب من باش!از من فقط،تو مانده ای......
Love is like fire its both warm and cool it also burns and destroysعشق مثل آتیش میمونه، هم گرما بخش و خوبههم میسوزونه و نابود میکنه....
someTimes Being alone is much Better than being with fake people.بعضی وقتا تنها بودن خیلی بهتر از بودن با ادمای فیکه....
no matter which way I take I promise to end up with you مهم نیست چه راهی و برم ولی قول میدم تهش به تو برسم...
hole world is against you ;The safest action for hiding is madness.وقتی تمام دنیا بر علیه شماست ؛امن ترین مکان برای مخفی شدن دیوانگی است....
شادمانی /گم شده است/کوچه ها/پُراز اندوه و دلتنگی/چقدر/در خیابان/مُرده ریخته است...
:گاو است چشم امچشم گاوی امدارد می چرددر چراگاه سبز چشم توسیر نمی شوداز نگاه سبز تواز سبزه نگاه تو...
این باغِ لگدکوب شده/ شکوفههای گلسرخ/باز/به پرواز درامد سینه سرخ ....
برگ ها زخمی/پاییز گنجشک ها را/چال کرد پشتِ میله ها...
چتر را بست / مسافرخیابان/منفی صفر...
گریه کردم برای تمام روزهایی که بودیمن ندیدمتوروزهایی که خواستم ببینمتتونبودی....
وقتی بیادت می افتمدرذهنمدفتر خاطرات را ورق می زنمدر اطرافم زنبورها رژه می روندبه یاد خاطرات توبودنچقدر شیرین است....
گذشته ای که در گناه سپری شده باشد بار سنگینی است!...
میخواهمتنمیدانم که بودم،که خواهم بود و چه میشوم..اما میخواهمت تا نهایت ویرانی......
تورا خواندمنبودیآنجه باید...
حرف هایش نشان آشنا می دادزیر گوش درختتبر...
چشم فرو بستیمقایم شدموشکبازی بازی جان باختیم...
ما را کِه جگر به دندان و دهان پر از سکوتیم دل داده ولی دلی نصیبمان نیستدر این شهر کِه غوغا سرِ دلدادگی ستچاره ام جز خموشیِ ، احوال چیستچون برگِ خزان بِه زیر پا فتاده اماجزصدای استخوان شکستنم نیستیارِ آن کس ک دلی ز سینه اش نیست، بگو کیستجاناناحوالَت ، بی منو ، با رقیب چِه حالی ست......
بِدونِ طُ فَردایی نیست...
تو شب یلدای منیدیوونه ی دوست داشتنی...
عشششششق خودتی با موی مشکی...
چیشد اصلا؟!یهو خدا گذاشتت وسط زندگی من!درست وقتی که رفیقمو تازه از دست داده بودم یهو سر و کلت پیدا شد!قدر خودتو خیلی بدونا...خدا میخواست به من یه هدیه بده و تورو انتخواب کرد!یهو دیدم از همین دنیای مجازی که نصف آدماش حقیقی نیستن من حقیقی ترین رفیقمو به دست آوردم.خیلی گذشت...دیدم روزی نیست که توش باهات تلفنی حرف نزده باشم.دیدم نمیشه یه روز نباشی!انرژی ندارم.انگار یه چیز کمه!انقدر گذشت که بالاخره بعد از نه ماه از نزدیک دیدمت:)م...
عشقتجربه یِ زیباییست کهمیخواهمهر روز تکرار شودبه شرطِ آنکهباز من عاشقِ تو شوم...
هر کسی رفت از این دلبه جهنم امّا تو نباید بروی از دلِ منمیفهمی؟...
بیشتر آدما فقط ضربه هایی که خوردنرو یادشونه، نه ضربه هایی که زدن!...
تولدت مبارک خدایِ کوچکِ منتولدت مبارک پنهانی ترین اتفاقِ زندگیم...
من سرمازده را گرم در آغوش بگیربه هوای بغلت بود که سرما خوردم...
جایت هنوز در میانِ دعاهایم استگرچه جایی در قلبت ندارم...
تو میتونستی و نخواستیهمه ی دردم همینه......
چه حرف بی ربطیست که مَرد گریه نمی کند ،گاهی آنقدر بُغض داری کهفقط باید مَرد باشی تا بتوانیگریه کنی…...
فقط گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی همه انسانها کافیستاین نگاه را برایت آرزو میکنم … . ....
دلتنگی یعنیایستادن کنار پنجرهزل زدن به کوچهای خالیو فکر کردن به اتفاقیکه هیچ وقترخ نخواهد داد......
ما به دشمناموننباختیمرفیقامون گل به خودی زدن...
گرچه این شهر شلوغ است ولی باور کن آنچنان جای تو خالیست صدا می پیچد ....
با چشم تو از هر دو جهان گوش گرفتیمماییم و تو ای جان که جگرگوشه ی مایی...