100 متن کوتاه چامک ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن چامک برای اینستاگرام و بیو واتساپ
جا مانده
رد نگاهم
بر ماه ِ برکه ی آرزوها
لینک متن
پرسه می زند
در مرز آسمان
قاصدک تمبر ندارد!
که به مقصد برسد.
لینک متن
زندگی...
انارهای ترک خورده ای ست
در سینه ی مرگ
لینک متن
در کنج چشمانم
چقدر ماه
دیدنی ست
لینک متن
اگرچه بسیارند شغال ها
اما بیشه
همیشه به نام شیراست
لینک متن
سنگی که شیشه ها را می شکند
کنار ماهی ها
چقدر آرام است
لینک متن
مهتاب معلق ماند
در پنجره
وقتی که منطق آسمان
زمستان شد
و اشک ماه یخ بست
در گرمی شراب
لینک متن
نمی دانم باد
در گوش برگ چه گفت؟
که دل از شاخه برید
لینک متن
روز
یا
شب
هر دو زیباست
در چشم خدا
لینک متن
یک جا بمان
نگاه گندمزار
به هم می ریزد
لینک متن
وصله می زنم
کفش های رابطه را
نخ که بدهی
لینک متن
طرح زیبایی
در سر ابر است
آبشاری به عظمت دریا
لینک متن
اسیر قفس
در خیال
آموختم
پرواز را
لینک متن
قطار رفت،
و این ریل سالهاست..
پیراهن به آتش می کشد.
لینک متن
پاییز ؛ بهار به بغض نشسته است ؛ در اندوه بیکران روزگار
لینک متن
جنگل
وارونه افتاده در آب
سایه ی یک درخت کم می شود
با هر رفت و برگشت اره ماهی ها
لینک متن
محکوم به حبس ابد
در سینه ام
عشق را که جانی ست
لینک متن
مردم شهر خفته اند،
و رفته گری پیر
زیر نور مهتاب
آرام آرام
فاصله ی طبقات را جارو می کند!
لینک متن
پاییز غمگین شد
روزها
کوتاهی
کردند
لینک متن
مادر شدم
مادرم نشدم
ارسال شده توسط شعرکوتاه رزیتانجفی
لینک متن
چقدر دلش تبر میخواهد درخت
وقتی که باغبان
زیر پا له می کند
شکوفه هایش را.
لینک متن
چشمه
از رفتن نمی ماند حتی گر با هزاران سنگ
پایش بشکنی
لینک متن
نیست
با تو
درنگ
دیگری
لینک متن
آن سوی مرز خیال
ابرکی
می بارد
لینک متن
مارش عزا می زد
شکم گرسنه ای که
خواب کیک زرد
برایش دیده بودند!
لینک متن
فردایی در کار نیست
ما را می خوابانند
تا ندانیم دوباره
در آغوش امروز
متولد می شویم
لینک متن
وقتی تفنگ شعار مرگ داد
گل رز
در تابوت خوابید!
لینک متن
جنگلی را
سر بریدند؛
کاغذها شاعر شدند
ارسال شده توسط royaroz
لینک متن
رودخانه خشک شد
و ماهیان مردند
سنگها اما
حمام آفتاب گرفتند!
لینک متن
ماهرانه می ربایند
هوشیاری ام را
همدستِ خیالت شده
این شب های بغض آلود
لینک متن
حوصله سکوت
اگر سر رفت!
چاره دگر فریاد است
لینک متن
محکم بغل کن..
بستر تنهایی را
در جهانی که
همخوابی هوس را
بدل می زنند به نام عشق
لینک متن
موسیقی عجیبی ست مرگ
بلند می شوی
و آنقدر نرم و آرام می رقصی
که دیگر هیج کس
تو را نمی بیند
لینک متن
طلعت * ت *
تمام طالع * من *
لینک متن
ما دوباره به آبادی برگشتیم.
دیر فهمیدیم !
رفتن…
همه چیز را خراب کرده بود
لینک متن
تمام سهم من از جاده
پیچیدن به خیال توست
لینک متن
من خواب های زنی هستم
که بر طاقچه می تابد
لینک متن
بی تاب ام
کاش
بر می گشت
تاب کودکی
لینک متن
پایان تقدیر انار
سفیر خون
تابوت دانه های زنده به گور
یلدا اما
پایان تقدیر پسته ی خندان هم خواهد بود.
لینک متن
هق هق بالش
خوابِ
گونه های بی مادر
لینک متن
بال و پَر نداشته ام اما
تا دِلت بخواهد،
پریده ام
نیمه شب،
از خواب....
لینک متن
اجباری برای رفتن برگها نبود
جایی در دل پاییز
نداشتند
لینک متن
آسمانِ دل من
مهتابی است
و تو
چون ماه
در آن تنهایی...
لینک متن
فاجعه رفتنت
داغ تر از هرم مرداد
و زنی
که باد را
پشت پنجره
اوووووو می کند
-مریم جوکار دلآرام
ارسال شده توسط دلآرام
لینک متن
دستان کوچکت
چنگهای بزرگی
به دل می زنند
لینک متن
بیا رسم دنیا را بهم بزنیم
من زمزمه می کنم
و تو تکرار کن
آنگاه کلاغ می شود همای سعادتت!
لینک متن
پرده ها
جنگ در جبهه ی دیوار است!
با ادامه ی حصر پنجره ها.
لینک متن
بوته ها دویدند
کدو تنبل ها بزرگتر شدند!
لینک متن
دنیای بی او
نه چشم لازم دارد
نه پنجره
لینک متن
تار توهم می تند
عنکبوت خیالم
خدا کند
پروانه شکار کنم.
لینک متن
هوای دلم گاهی
دستی
روی دل ابرها...ست
لینک متن
مرداب
باور رودی
که جا ماند
لینک متن
هوا ناخوش!
صدای کلاغ...
لینک متن
شاید امروز
جور دیگری باشد
با نگاهم
خواهی خواند
با نگاهت خواهم خواند
لینک متن
اکنون زبان هیس برایم خوشایندتر است
دلم سکوت را خواهان است
لینک متن
به بلندایی
برج
باج
نمی دهیم
خاکستر نشینی
بادوست
ما را ،
بس .
لینک متن
آتش…
به جان خورشید
انداخت و رفت
عشق
لینک متن
می پیچد
شاخه ی غم
به پای دل
پاییز می کند
برگ برگ تن را
لینک متن
تا می کنم
لباس عزا
مصیبت
پشت مصیبت
لینک متن
گاهی
لحظه ای اندیشیدن به «تو»
سفری می شود
طولانی ترین
لینک متن
کاش
جای ماه بودم
انگشت نمای شب تو
لینک متن
سرکه و سیر نمی خواهد
هفت سینِ بی تو
دلم
خودش می جوشد
لینک متن
پایدار است
سامانه دلتنگی
تا آمدنت
لینک متن
فاصله ای بینمان نیست
رخ ب رخ در آینه ی خیالمی
بی هیچ نقطه ی سیاهی
لینک متن
سنگ ماه را
به سینه می زند
برکه
لینک متن
نفت / زیر پایش بود
کودکی که فقر
استخراج می کرد
لینک متن
*گل طلایی*
عمرم نداد قد
کم آوردم نگاه
دنیا!
لینک متن
اندیشه ی پرواز
سهم قاب پرنده
لینک متن
از پیله در آمدیم،
جهان همه
پنجره بود!
لینک متن
حرف هایش نشان آشنا می داد
زیر گوش درخت
تبر
لینک متن
در من سکوت میکنی
آخر،همین صدای تو
مرا خواهد کشت
لینک متن
یاد تو
به آتش می کشد
خنده های کاغذی ام را
لینک متن
شاعر شدن کار سختی نیست
تو فقط با لبخندت
در خیابان قدم بزن
لینک متن
یک دست کلاغ
و به یکی برف،
زنگ را زددرخت زمستان
لینک متن
می تکاند باد
شاخه های درخت را…
برگی از روی ناچاری
دوستانش را وداع گقت
لینک متن
خنده
زیباترین هدیه ی پاییز
بر لب غمگین انار
لینک متن
هوای آمدنت
ایستگاه را هوایی کرده است
مرا ...
بی هوا دیوانه!
لینک متن
در که بسته می شد
پنجره ها باز برای سقوطی آزاد
لینک متن
مانده ام
خیره به راهی ...
که تو را چون باد برد.
لینک متن
زندگی بعد از تو
چنگی به دل نمیزند
تنها کمانچه غمگین است
که مینوازد
لینک متن
بیا دوباره کوچه را
خاکی کنیم
از این آسفالت های سرد
بوی آمدنت بلند نمی شود.
لینک متن
به خاطر آوردم
خود را
ابر سرگردان!
لینک متن
من که از خود بیزارم!
تو چرا آینه به دست
روبرو ایستاده ای؟
لینک متن
فصلی
به نام چمدان
در تقویم عاشقانه ها
روی زمستان را
سفید می کند
لینک متن
خسته از
همهمه ی مرغان دریایی
نور فانوسی
به گل نشسته است
در ساحل متروک ام
لینک متن
چشمهایش نگذاشت
یک دل سیر
نگاهش / به ... کنم
لینک متن
چقدر نقطه چین...!
مرگ که نقطه ندارد
لینک متن
جنگ
آواز چند گلوله است
و رقص جای خالی ات
پشت خاکریز تنم
لینک متن
لحظه خونین شدن قلبم
یادت هست؟
وقتی که پنجه انداختی
به رفتن
لینک متن
آنقدر به دنبالت
دویده ام
بند دل کفش هایم
بریده است
لینک متن
به سوگ
نادانی
سیاه
پوشم
لینک متن
گیسو بسته ام
به نسیم آمدنت
بی قراری های دل را
لینک متن
خاطره یعنی؛
لبخند من
درخیال تو…
لینک متن
شب ، راه گم می کنم
در خمِ گیسویت
و پیدا می شوم هر روز
در صبحِ چشمانت
لینک متن
من یک پرنده ام
ایستاده ام کنار این راه
که درخت بگذرد!
لینک متن
* آه *
درد را
کشیدم
لینک متن
درد را می شستند
سازهای بی صدا
در چنگ رود
لینک متن
افتادن ،
پاداشِ خوش رقصیِ برگ
در مقابل باد.
لینک متن
آخرین پرنده را هم رها کرده ام
اما هنوز غمگینم
چیزی
در این قفسِ خالی هست
که آزاد نمی شود
لینک متن
پاییز
نامِ فصلی
که تو را بر زمین نهادند
لینک متن