سه شنبه , ۶ آذر ۱۴۰۳
در تاریخ تحولات کشورعزیزمان، روزها و ایام سرنوشت سازی بودهاند که نقشی تعیین کننده در شکلگیری و انسجام شبکه حمل ونقل کشور داشته اند و 26 آذر سال 1362 نیز از آن جمله است. این روز، روز قدردانی از خدمات ارزشمند رانندگان و سایر دست اندرکاران و شاغلان بخش حمل ونقل کشور و فرصتی مناسب برای بازنگری نیازها و مشکلات این بخش است. روز حمل و نقل بر تمامی تلاشگران این عرصه مبارک...
پژوهش فعالیتی منسجم برای رسیدن به شناختی روشن است.پژوهش راهی برای گسترش مرزهای علم ودانش وگشودن افق های درخشان است .روز پژوهش بر تلاشگران عرصه علم و دانش مبارک باد...
ای تلاش گر عرصه علم و معرفت! باصلابت و اطمینان قدم بردار که راه بهشت خدا از دیار علم می گذرد.روز پژوهش بر شما مبارک باد....
فرا رسیدن روز پژوهش، روز تبیین ارزش و جایگاه جست وجوگری خستگی ناپذیر در راه اعتلای علمی و فکری ایران، بر پژوهش گران متعهّد کشورمان گرامی باد....
پژوهش هزینه نیست،سرمایه استروز پژوهش مبارک...
زندگی یعنی پژوهش و یاد گیری چیز جدیدبیست و پنجم آذر روز پژوهش گرامی باد...
بیست و پنجم آذر ماه روز پژوهش گرامی باد...
آه، خواهر امام غریب خراسان، سلاله پاکی و معصومیت! دیوارهای خاک و افلاک، سیاه پوش داغ تواند.وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد...
رحلت غریبانه برترین بانوی زمان خود، کریمه اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام ، تسلیت باد!...
معصومه(س) تفسیر معصومیت است که روزگارى در مدینه طلوع کرد، معصومه اقامت غربت استدر روزگار غربت نگاه ها، معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت .وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد...
معصومه(س) نگاه سبزى است که از معصومیت سرچشمه مى گیرد،معصومه، روزگار دلداگى است واز غربت به قربت رسیدن .وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد...
معصومه(س) ترجمان بلند عاشوراست و قصه با زینب هم سفرشدن .وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد...
معصومه(س) ضریت بالاى ارادت به ولایت است، معصومه، قصه بلند مدینه تامشهد است .وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد...
معصومه(س) فلسفه شیدایى است و غزل ماندن و بودن،معصومه نگین ایران است که درقم، شهر اقامه مى درخشد .وفات فاطمه معصومه (س) تسلیت باد...
عزیزِ دلِ منتولد تولد تولدت مبارکعشق زندگیِ من ، نورِ چشمِ من ، گرمایِ وجودم ، رویای شیرینم ، اکسیژن من ، نبضِ قلبِ قرمزم ، طعم شیرین خوابای من ، نفسِ روزای بی هواییه من ، خونِ توی رگ های من ، هیجانِ چشمای من ، رنگین کمونِ وسطِ تاریکیِ دنیام ، مخاطب نوشته های من ، دل خوشی روزای ناقشنگِ من ، قرارِ بی قراری های من ، ماهِ شبای سیاهِ من ، آذرماهیِ من ، پرسپولیسیِ من ، همه کس من ، دوست داشتنیِ من ، عزیز سطر به سطر من ، یونس ، یونس ، یونس من ...ا...
وایاز زمانی که روحت تاول بزندهیچ مرکز سوانح و سوختگی نیست پانسمانش کندنه می توانی پرواز کنی، نه سفرآنوقت هر صبح باید بروی لابهلای کارمندهاییکه جلوی کیوسک روزنامه فروشیخبر زیاد شدن حقوقشان را دنبال میکنندآگهی ها را بخوانیشاید ویلایی در برزخ برای فروش پیدا شوداگر قبلن به چند روح دیگر فروخته نشده باشد...
خون میرود نهفته از این زخم اندرونماندم خموش و آه که فریاد داشت درد......
قاصدک های پریشان را که با خود باد بردبا خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد بردعشق می بازم که غیر از باختن در عشق نیستدر نبردی این چنین هر کس به خاک افتاد، بُردشور شیرین تو را نازم که بعد از قرن هاهر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برددر قمار دوستی، جز رازداری شرط نیستهر که در میخانه از مستی نزد فریاد، برد......
آرزو می کنم خورشیدِ زندگی ات را پیدا کنی و تمام ثانیه هایت از نور امید و عشق ، روشن شود ، ابرهای ماتم از آسمان دلت ، کنار بروند و درختانِ لبخند و آرامشت ، بار دیگر ، جوانه بزنند .آرزو می کنم که دیگر ، هیچ آینه ای چشم های خیس و بغض های عمیق و چانه های لرزانِ تو را نبیند و هیچ پنجره ای شاهدِ دلْ گرفتگیِ روزها و شب های تو نباشد ،از فرط اشتیاق ، اشک بریزی و از شوقِ داشتنِ کسانی که بیشتر از هرکسی تو را دوست دارند ؛ بخندی و به یُمن حضورشان ، شاد با...
شاید خیلی حرف ها گفته بشه،و خیلی حرف ها نوشته بشه...امّا یه چیزایی تو دل آدم میمونهیه چیزایی به دلِ آدم......
وقتی ناراحتم کردی ،هیچوقت پلک نزن ....شاید پلکات که باز میشن ،هیچوقت دوباره منو نبینی...!...
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد ؟خواهان کسی باش که خواهان تو باشد...
نیازی ندارم لباس های فلان مارک بپوشم و عطرهای فلان مارک بزنم و خانه ام فلان جایِ شهر باشد ،همین که گوشه ی یک باغ کوچک ، اتاقی رو به آفتاب داشته باشم برایم کافیست ...من با کتاب ها و موسیقی ام ،من با همین پنجره ی ساده ی رو به آفتاب ؛خوشبختم ......
محال است ساکت کردن کسی که حرفی برای گفتن ندارد....!!...
.دشمن، خراب چشم تو را دست کم گرفتدارد تو را به خانه ی آباد میبرد.......
چه سختهوقتی آدم انتهای زندگیشو میبینه......
سفر همینش خوب است.اینکه بدانی چه کسانی به تو نزدیک ترتد وقتی اینقدر از آنها دوری...
مرگهمیشه که نکشیدن نفس نیست!مرگ گاهی رویای داشتن کسی است کهشب و روز به انتظار آمدنش هستی!و او حتیرد کوچکی از یادت را هم به یاد ندارد...!...
و پدر کسی است..که خم شد کمرش، تا خم نشود خنده ی تو !...
زن در زبان کردیبه زیباترین نحو ممکن معنا شدهنه خانوم است نه زنیکه نه صیغه نه زناو را آفرت می نامندبه معنای آفریننده......
یه آدمایی تو زندگی هستنکه نفس کشیدنشونبه آدم اطمینان خاطر میده...حتی اگه همیشه کنارت نباشنمثل مادر!!...
دعای خیر مادر قرص زیر زبانی ستوقتی که روزگارقلبت را به درد می آورد....
چشم و دل دانی چه خواهند این حوالی؟؟؟بودنت را ،دیدنت را ، قانعم حتی کمی...!...
من می دانم به کجای قلبت شلیک کرده امتو دیگر خوب نخواهی شد!!!...
یک روز ، چشم باز می کنی و می بینی عزیز ترین آدمِ زندگی ات ، دیگر نیست !کسی که تا دیروز خیال می کردی همیشه برایِ داشتنش و برایِ دوست داشتنش ، فرصت هست ،کسی که فکرش را هم نمی کردی ، رفتنی باشد ...به همین سادگی ، آدم ها می روند ،و جایِشان ، برایِ همیشه خالی می مانَد !عزیزانت را همین ثانیه دوست داشته باش ،همین ثانیه قدرِشان را بدان ،و همین ثانیه ، در آغوشِشان بگیر .منتظرِ هیچ فردا و روزِ مبادایی نباش !چه آدم ها که با زخمِ سکوت و ت...
از روز اولی ک دیدمت فهمیدم با همه فرق داری..توبوی عشق میدادی. مهربون بودی و شوخ طبع ... صادق و وفادار...با همان لبخندهای ریزت همه ی لحظه هامو پراز ارامش کردی ... تو اومدی و عمیق ترین نگاه رو از میان چشمای عسلی ات ب وصال قلبم نشاندی...تااخرین لحظه ی حیات بخاطر تو نفس میکشم و تااخرین نفس از عمق قلبم دوستت دارم ..ممنونم ک توی زندگیمی .. بخاطر همه ی قشنگی هایی ک کنارت تجربه کردم ازت ممنوم...شریک من.... رفیق شفیقمم.. قوی ترین پشتیبان من..عشق اولین و ا...
بچه که بودیم...میدانستیم هر وقت گم شدیمباید سر جایمان بمانیمتا پیدایمان کنند...مدت هاست ایستاده ام...کسی مرا پیدا نمی کند؟!...
قیافه من«مستقیم». تاکسی ایستاد. وقتی میخواستم سوار شوم، راننده چشمش به چشمم افتاد و گفت: «برو پایین».پرسیدم: «چرا؟»راننده گفت: «جایی نمیرم... برو پایین». گفتم: «مستقیم نمیرید؟». راننده گفت: «میرم ولی تورو نمیخوام ببرم». پرسیدم: «چرا؟» گفت :«از قیافت خوشم نمییاد، دوست ندارم ببرمت» و گاز داد و رفت. این هفته من نمیتوانم چیزی برای این ستون بنویسم، چون تاکسی سوار نشدم....
و چشمانت سرآغازی بود برای دوباره زیستن...
سلامحال همهٔ ما خوب است ملالی نیست جز گم شدنِگاه به گاهِ خیالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی میگذرم که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و نه این دلِ ناماندگارِ بیدرمان! تا یادم نرفته است بنویسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود میدانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازهٔ باز نیامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببین انعکاس تبسم رویا شبیه شمایل...
از بیست و نهم آبان هزار و سیصدو پنجاه وشش......................................................................چه آبانهایی که ندیده امآبانی که شاه داشتآبانی پر از انقلاب و شعارآبانی جنگ دارآبانی چفیه بر گردنمآبانی در تحریم که کیک نداشتآبانی که کودکی به من داد، آبان های آرامو آبانی که در نقشه جهان گم بودیمخدا عاقبت مان را خیر کند....
من عاشق تنهایی ام تنها بشم اما تو باشی...
وقتی از این که خودتان هستید ، خوشنودیدو از رقابت و مقایسه دست کشیدهاید،همگان به شما احترام میگذارند....
اگر پنجاه میلیون نفر همبه یک چیز احمقانه اعتقاد داشته باشندآن چیز همچنان احمقانه است...!...
از صبحِ ناب پُر شده ام در من یک جرعه آفتاب نمی نوشی ؟...
سر باز ها فکر می کنند اگر تفنگ هایشان را بیندازند دور دیگر نمی توانند وادرشان کنند بجنگند!...
خسته ام ، ولی حق ندارم خسته باشم....
همیشه هستند کسانی که نمی خواهند پرواز تو را ببینند تو به پرواز فکر کن نه به آنها....روزت مبارک دانشجو...
روز دانشجو بر “سرکاران” امروز و “بیکاران” فردا مبارک بادمشروط چشمانت منم، روزت مبارک نازنین !...
روز قلم های تیز ، روز فکر های خلاقروز اندیشه های نو ، روز تو ، روز دانشجو مبارک . . ....