پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به او گفته بودمتا می تواندتاریکی ها را پاک کنداز درونِ جیب های خالی امشروع به گشتن کردو گشتو گشتو گشتتا جایی که دیدم ماشین لباسشوییناپدید شد«آرمان پرناک»...
به جانِ هر لباسظلم استاین همه مانکنی کهاز کار برکنار می کنیزیبایی هم حدی دارد!«آرمان پرناک»...
یک آستینم دیریک آستینم دور خیاطباشی!این چه لباسی بود برایم دوختی !؟«آرمان پرناک»...
یک آستینم دیریک آستینم دور...خیاط باشی!این چه لباسی بود برایم دوختی !؟«آرمان پرناک»...
باید از خواب و خیالت کمی آسوده شوم غرق این زندگی خاکی و آلوده شوم آنقدر جامه دوری به تن آراسته ای حال باید به لباس غمم آموده شوم من که دانم که دگر وصل تو حاصل نشود وقت آن است که از هِجر تو فرسوده شوم روز ها فکر من این است و همه شب سخنم باید از خواب و خیالت کمی آسوده شوم...
رومن گاری:از پنجره به پیاده رویِ مملو از جمعیّت نگاه کرد ، گفت : می بینی؟ لباس هایی هستند که راه می روند ، دروغ می گویند ، عاشق می شوند ، می میرند ؛ کمتر لباسی آن بیرون است که درونش انسان وجود داشته باشد !به راستی که این دنیا یک رختکنِ بزرگ است ...📚 رختکنِ بزرگ...
آیریس آپفل طراح داخلی و طراح مد و پارچه:دلهره نمی گیرم اگر به من خیره شوند من برای دل خودم لباس می پوشم....
آیریس آپفل طراح داخلی و طراح مد و پارچه:رنگ ،مرده را زنده میکند...
هیچ گاه...لباس هایت را به سلیقه ی کسی که ماندنی نیست انتخاب نکن!او می رود و لباس ها زار زار گریه می کنند ..."هم به حالَت""هم به تَنَت"...
شلخته لباس بپوش و دیگران لباس را به یاد خواهند آورد؛ با نزاکت لباس بپوش و دیگران زنی که آن را پوشیده را به خاطر خواهند آورد....
من لباس طراحی نمی کنم، من رویاها را طراحی می کنم....
چه بسیار انسانها دیدم که تنشان لباس نبودو چه بسیار لباس ها دیدم که درونش انسانی نبود...
برایش مثلِ لباسی شُدهاَم،که خاطرههایِ زیادی از آن دارد؛امّا دیگر اندازهاَش نیست.نه دلش میآید دورم بیاَندازد...نه میتواند بپوشدم ️️️...
بعضیا لباس مارک دار میپوشن ولی نمیدونن که گاو هم پوستش چرم خالصه......
میدوختم به قامت حُسنش لباسِ وصفدردا که اطلس سخنم خوشقُماش نیست...
نگذارید فشن مالک شما شود، بلکه تصمیم بگیرید که چه کسی هستید و با لباس پوشیدن و زندگی کردن، چه چیزی را می خواهید بیان کنید....
فشن محو می شود، استایل است که باقی می ماند.آرزو داشتم جین آبی را من پدید می آوردم. منحصر به فرد ترین، کارا ترین و راحت ترین. جین، صداقت، زیبایی و سادگی را بیان می کند. همه آن چیزی که امیدوارم در لباس های من باشد....
نیازی ندارم لباس های فلان مارک بپوشم و عطرهای فلان مارک بزنم و خانه ام فلان جایِ شهر باشد ،همین که گوشه ی یک باغ کوچک ، اتاقی رو به آفتاب داشته باشم برایم کافیست ...من با کتاب ها و موسیقی ام ،من با همین پنجره ی ساده ی رو به آفتاب ؛خوشبختم ......
برایش مثل لباسی شده امکه خاطره های زیادی از آن دارداما دیگر اندازه اش نیستنه دلش می آید دورم بیاندازدنه میتواند بپوشدم......
منتظر کسی باشکه حتی اگر در ساده ترین لباس بودیحاضر باشد تو رابه همه ی دنیا نشان دهدو بگویداین دنیای من است......
لباسی کهنه سهم ماست هر سال ؟؟که عید از آن مانکن هاست،هر سال !...