زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

بسمه تعالی


نمی گوید سخن وقتی که نادان نزدِ دانا هست
بشوید دست از جانش حباب آنجا که دریا هست

ز حیرت غرق در خواب ست هر چشمی که می بیند
به نادانی کند اقرار انسانی که دانا هست

شبی از شوقِ بال افشانیِ پروانه روشن شد
که عاشق در فراق از وصلِ معشوقش شکیبا هست

نکن قصدِ اقامت در جهان ، چون جاودانی نیست
و از ریگِ روان ، هر کوه اینجا دشت پیما هست

جوابِ تلخ از شیرین دهانان دلنشین باشد
که از تلخی ، مِیِ گلرنگ در ساغر گوارا هست

بهارِ حُسنِ تو در باغ ، خویِ سرکشی دارد
در آنجا سبزه ی خوابیده هم از سَرو ، رعنا هست

زبانِ مُنکران را ، حُجّتِ ناطق نمی بندد
از عیسی ، رویِ شرم آلود مریم سهل گویا هست

چگونه بر دلِ صد پاره ، رازِ عشق بسپارم
که اینجا بوی گل از برگ گل صد پرده رسوا هست
ZibaMatn.IR

جواد مهدی پور ارسال شده توسط
جواد مهدی پور


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن