زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
جواد مهدی پور
دردسر ساز ست مستی از لبِ شیرین لبانمستیِ بی دردسر خواهی ، لبِ پیمانه باش
بسمه تعالی
در حادثه ها ، نخلِ تنومندِ زمانم
از هر که خورم سنگ ، بر او میوه فشانم
حیف ست در این گلشنِ سر سبز برویم
چشم از گل و آلاله چو شبنم نچرانم
این بادیه از کاهلی ام خار دمیده ست
با خار که همصحبتی گل نتوانم
لوحِ دلم از نقشِ تو خ...
متن شعر
بسمه تعالی
حرفِ ناسنجیده وقتی از دهان بیرون رود
مثلِ تیری تند ، بیجا از کمان بیرون رود
جسمِ خامِ ما نخواهد پُخت در این خاکدان
از تنورِ سرد ممکن نیست نان بیرون رود
خاک ، وقتی جسمِ سوزان مرا بیرون کند
از خیالاتِ هُما هم ، استخوان بیرون رود...
متن شعر
بسمه تعالی
پیشِ اهلِ معرفت فرزانه باشی بهتر ست
نزدِ مستان از خرد بیگانه باشی بهتر ست
شیوه ی شوخِ عبور از کودکی ، سرگرمی است
تا به طفلان می رسی دیوانه باشی بهتر ست
رقص در بزمِ فنا ، پرواز تا اوجِ بقاست
دورِ شمع انجمن پروانه باشی بهترست
...
متن شعر
بسمه تعالی
از دلِ ویرانه چون سیلاب باید کرد عبور
مثلِ برق از عالمِ اسباب ، باید کرد عبور
دولتِ بیدار را در خواب دیدن مشکل ست
چشم را باید گشود از خواب باید کرد عبور
شرطِ آزادی از این زندانِ تن ، سرگشتگی ست
تا به ساحل ، از دو صد گرداب بای...
متن شعر
بسمه تعالی
شبِ عید آمد و ساقی شرابِ نو مُهیّا کرد
دلِ افسرده ی ما را به یک پیمانه احیا کرد
خمار آلود در خمیازه پردازی ، خرامانیم
لبِ ما بست ساقی تا دهانِ شیشه را وا کرد
شبیهِ خضر از معماری عمرِ جاودان بخشید
معمایی که با یک جرعه تعمیرِ د...
متن شعر
بسمه تعالی
محو در آیینه شو ، همواره در اِنکار باش
پرده برداری کن از خود ، محوِ آن رُخسار باش
چون تهیدستی ست حرفِ پوچ مانند حباب
مُهرِ خاموشی بزن ، گنجینه ی اسرار باش
در خرابی هایِ تن تَردَست شو مانندِ سیل
پای دیوار یتیمان ، دست کم معما...
متن شعر
بسمه تعالی
زر پرستانی که دل را خالی از غم میکنند
زندگی را ، خانه ی تاریکِ ماتم می کنند
شرمسار از سر گذشتِ نارسای خود شوند
با تهیدستی در آخِر ، ترکِ عالم می کنند
دائم از شرمِ حضورِ ما ، دچارِ غیبت اند
روی خود را از نگاهِ آینه کم می ک...
متن شعر
بسمه تعالی
اهلِ دل را عشق ، روزی میکند بیمارِ خود
دل که شد بیمار ، آسان می کند انکارِ خود
پیشِ چشمِ آینه ، هر کس خود آرایی کند
مثلِ گل غلطد به خون از سرخیِ دستار خود
در قمارِ زندگی ، لب را به آبِ تیغ شست
آن که چون منصور افشا کرد از اسرار...
متن شعر
بسمه تعالی
وقتی نگاهم می کنی ، آیینه ی بیزنگ باش
چون چشمِ شبنم در چمن با خار و گل یکرنگ باش
یکرنگیِ ظاهر ترا ، ایمن کند از هر گزند
در محفلِ دیوانگان همتای بی فرهنگ باش
جز دل نمی باشد مکان آن عشقِ عالمسوز را
خواهی در آغوشش کنی ، تا زنده ا...
متن شعر
بسمه تعالی
در قمارِ عشق ، با هوش و خرد بیگانه باش
بر جنون زن ، بی خبر از حکمتِ فرزانه باش
صرف کن عمرِ گرانِ خویش را در راهِ عشق
دولت پاینده می خواهی برو دیوانه باش
از خرابی می توان بر گنجِ گوهر دست یافت
بگذر از تعمیرِ خود چون سیل تا و...
متن شعر