ماه نو آمد و دل ها همه شاد و به کار
عید عشق است و جهان گشته پر از نور و یار
بلبلان نغمه سرا، در دل این باغ بهار
می سرایند ز عشق، از دل و جان بی قرار
ابرها رقص کنان، بر سر این دشت و دیار
می نوازند به مهر، نغمه ی باران، به کار
چشم من روشن از آن، روی تو ای ماه پری
دیدنت شادی دل، شاد ز دیدار و یار
دل به دریا زده ام، با تو به ساحل برسم
در دل این موج زنان، عشق تو باشد قرار
شادی و نور و صفا، در دل هر لحظه ی ما
با تو هر لحظه خوش است، با تو همواره به کار
بیا و بنگر ای یار، دل من سرشار از عشق
لحظه ها بی تو تهی، در پی دیدار و یار
با تو آرامش جان، بی تو این دل نگران
حسرت دیدن تو، با تو به آرامش یار
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR