«عشق بی معامله»
ترازو نیست که بسنجد
دفتر حسابی نیست که تراز کند—
این عشق آزاد نفس می کشد
رها از بند مبادله
نه طلایی نه وعده ای
نه بدهی در آسمان حک شده
فقط ضرب آهنگ آرامی
که دو قلب می نوازند
به زبانی کهن تر از زمان
نه قراردادی نه پیوندی
بلکه شعله ای—خام
هیچ نمی سوزاند
فقط می طلبد که بسوزد...
«Love Without Transaction»
No scales to measure
no ledger to balance—
this love breathes freely
untamed by exchange
No gold, no promises
no debts etched in the sky
just the quiet rhythm
of two hearts speaking
a language older than time
Not a deal, not a bond
but a flame—raw
consuming nothing,
demanding only to burn
ZibaMatn.IR