جناب فرمانده!
دیشب در خواب دیدم، دشمن مغلوب شد و
شما مشغول رقصیدن و پایکوبی بودید
و من در جیب جنازەای نامەای پیدا کردم
کە در آن نوشته بود؛
پدر عزیزم!
مادرم، درخت سیب حیاط مان را آب پاشی نمی کند!
می گوید؛
بگذار لانه ی قمری ها خراب نشود
شاید پروردگار در پاسخ و پاداش این کار
پدرت را سالم پیش ما برگرداند...
شعر: فرهاد پیربال
برگردان: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR