زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

روزهاست در خیابان سرگردانم
اما از تو هیچ نشانی ندیده ام
در میان خنده و گریه آدم ها
از تو شنیدم و جانانی ندیده ام
گویند می آیی و غم میبریم از یاد
اما با غم تو دگر رهایی ندیده ام
دیده خیس و چشم به راه جمعه
سو دگر نیست چون جوانی ندیده ام
نه تنها من، همه گریستند بی تو
جز باران اشک ها، بارانی ندیده ام
آغاز طلوع جمعه، چشم ها به انتظار
بی دلتنگی تو،اصلا جهانی ندیده ام
غروب جمعه شد و تو نیامدی
کذب است گویم، بغض پنهانی ندیده ام
عاشقانت را سوزاندی در فراغت
جز دلهای شکسته دگر گدایی ندیده ام
نعره های بی تاب آسمان دلها
باز گفت بی تو من جانی ندیده ام
گفتا جشن دیدارت همین نزدیکیست
آخر با رویای تو دگر خیالی ندیده ام
پائیز نبودنت باید بهار گردد
نمیدانی جانا،جز تو بهاری ندیده ام
بانگ ظهورت را به صدا آذین کن
زیبا تر از ندای تو، ندایی ندیده ام
خوشیست با تو و یاران دلتنگ
جز هوای عشق تو دگر هوایی ندیده ام
این جمعه همانیست که لب گشودم
کاش آن روز بگویم من خزانی ندیده ام
ZibaMatn.IR

Montazerat_mimanam ارسال شده توسط
Montazerat_mimanam


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید
متن های مرتبط اشعار مهدوی


انتشار متن در زیبامتن