دوباره شب دوباره غم دوباره بغض...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دوباره شب دوباره غم دوباره بغض بی‌صدا
دل ام گرفته از غم ات نمی شود که بی‌وفا

دوباره کوچه‌های شهر عطر و بوی تو را گرفت
نفس کشیدم از غمت شکسته‌تر ز بادها

بیا که بی تو بی صدا شکسته استخوان شب
که بی تو مانده در قفس دل شکسته ی صبا

دلم چو قایقی شکسته موج گریه ها گرفت
تو ساحلی ، تو معبدی ، تویی پناه آشنا

نگاه خسته ام ببین شکسته بال و پر شده
فقط به یک تبسمت دوباره جان کنم فدا

اگر شبی خیال تو دوباره دست من گرفت
بدان که در دل جنون تویی همیشه مقتدا

مریدم ای چراغ شب امام گریه‌های من
بیا که مرگ من شود نگاه آخر از خدا

محمدخوش بین
ZibaMatn.IR
خوش بین
ارسال شده توسط
ارسال متن