100 متن کوتاه سیمین بهبهانی ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن سیمین بهبهانی برای اینستاگرام و بیو واتساپ
من اگر مرد بودم ؛
دست زنی را می گرفتم ،
پا به پایش فصلها را قدم می زدم
و برایش از عشق و
دلدادگی می گفتم
تا لااقل یک دختر در دنیا
از هیچ چیز نترسد...
یک بوسه بس است
از لب سوزان تو ما را
تا آب کند این دل
یخ بسته ی ما را
من سردم و سر دم ،
تو شرر باش و بسوزان
من دردم و دردم ،
تو دوا باش خدا را
چه کنم دل به که بندم به کجا روی کنم ؟
بازگو ای به کنار دگری خفته ی من
بازگو ای به کنار دگری خفته ی من
چه کند با غم تو این دل آشفته ی من؟
می جویمت، می جویمت، با آن که پیدا نیستی
می خواهمت، می خواهمت، هر چند پنهان می کنم
بازآ که فرمان می برم، عشق تو با جان می خرم
آن را که می خواهی ز من، آن می کنم، آن می کنم
پنجره ها بسته اند عشق پدیدار نیست
دیده بیدار هست دولت دیدار نیست
لحظه چو گم شد مجوى کآب روان را به جوى
صورت تکرار هست معنى تکرار نیست
سیمین بهبهانی:
زیادی خوب بودن ، خوب نیست !
زیادی که خوب باشی دیده نمی شوی
می شوی مثل شیشه ای تمیز !
کسی شیشه تمیز را نمی بیند
همه به جای شیشه ،
منظره بیرون را می بینند ...
به زنده ماندن در این دیار/چه پای سختی فشرده ام
چه مرگ ها آزموده ام / ولی- شگفتا- نمرده ام...
سیمین بهبهانی:
باورِ آدمهای ساده را خراب نکن ...
آدم های ساده با تو تا ته خط می آیند ،
و اگر بی معرفتی ببینند قهر نمی کنند ، میمیرند !
مرگِ پروانه را دیده ای ؟
پروانه با یک تلنگر می میرد !
اگر چه باز نبینم به خود کنارِ ترا
عزیز می شمرم عشق یادگار ترا
در این خزان جدایی به بوی خاطره ها
شکفته می کنم از نو به دل بهار ترا...
سیمین بهبهانی:
همه آدمها
ظرفیت بزرگ شدن را ندارند
اگر بزرگشان کنیم
گم می شوند و
دیگر نه شما را می بینند و
نه خودشان را
بیاییم به اندازه آدم ها
دست نزنیم...