من همانیام که هزار بار هم اگر زمین بخورد ، دستان کسی را برای بلند شدن نمیگیرد ، دست به زانوی خودش میگیرد و بلند میشود. من همانیام که برای اشک ریختن ، دیوار را به شانه آدمها ترجیح میدهد ، همانکه خودش ، خودش را آرام میکند و خودش تکیه گاه و دلگرمیِ خودش میشود. همانی که عادت کرده قوی باشد ، حتی وقتی تمام پیکرش از ضربههای مسیرهای سخت ، زخمیست ، همانیکه میخندد ، حتی وقتی دلیلی برای خندیدن نیست ،حتی وقتی حنجرهاش از بغضهای پنهانی ، درد میکند ...
من همانیام که آرزوهای بزرگ میکند و برای رسیدن به آرزوهایش ، یک تنه تا پای جان ، میایستد و با موانع و سختیها میجنگد ،همانیکه با مشکلاتش رفیق است و زخم هایش را دوست دارد ... این منم ! کسی که از نا امیدی هایش ، امید می سازد و از دردهایش ، پله ...با توکل به تو خدای من
ZibaMatn.IR