زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نامت چه آسان بر لب‏ها می‏نشیند و یادت، چه داغ‏ها بر دل‏ها می‏نشاند. نامت که می ‏آید، ذهن‏ها لحظه‏ های درنگ را می‏دوند و... می‏روند به کوچه‏ ای گم شده و متروک و تنها انگار می‏بینند تو را؛ با جامه‏ ای رنگین و سرخ فام، از خون و خاک. بازویی کبود که هماره بوسه‏ گاه پدر بود.


نامت که می‏ آید، فرشته‏ ها می‏ آیند به شاعران الهام دهند، تا از تو حرف بزنند. بَعد، شعرها را می‏برند به آسمان. خاک، حرفِ تو را نمی‏زند و خاکیان. اصلاً نمی‏توانند از تو حرف بزنند. فقط می‏ مانند چاه‏ها، که آنها را هم، علی علیه‏السلام هم‏رنگ آسمان‏ها کرد. این همه، نشانِ توست، اما تو مثل این‏ها نیستی!

نامت که می ‏آید، آفتاب، شرمنده می‏ شود و خاموش!
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن