چندین صدا شنیده ام اما دهان یکی ست!
گویا صدای نعره و بانگِ اذان یکی ست!
.
یک سوی بر یزید و دِگرسوی بر حسین،
خَلقی گریستند ولی روضه خوان یکی ست!
.
افسرده از مطالعه ی زهر و پادزهر،
دیدم دوشیشه اند ولیکن دکان یکی ست!
.
در عصرِ ظلم، ظلم و به دورانِ عدل، ظلم...
در کفر و دین مسافرم و ارمغان یکی ست!
.
در گوشِ من مقایسه ی خیر و شر مخوان،
چندین مُجلّد است ولی داستان یکی ست!
.
دزدِ طلا گریخت ولی دزدِ گیوه نه...
دردا که در گلویِ گذر پاسبان یکی ست!
.
در جنگِ شیخ و شاه، فقط زخم سهمِ ماست،
تیر از دو سوی می رود اما نشان یکی ست!
.
اینک نگاه کن که نگویی: ندیده ام!
در کارِ ظلم بستنِ چشم و زبان یکی ست...
.
آنجا که پُشتِ گردنِ مظلوم می خورَد،
حدِّ گناهِ تیغ و تماشاگران یکی ست!
.
ZibaMatn.IR