بر صبحِ شاداب و شبنمِ بهار، سلام
بر نوای سبزِ جنگلی
بر مدارِ آسمانِ آبی و سپید ...
ای رنگ های رفته به مژگان!
در باغ با من شکفتید
ای رودها!
در دشت با من سرودید
ای سایه های بسته به رفتار!
ای کاش از اعماقِ روحم
باخبر بودید
ای کاش
آهِ مرا
یک بوته می دید و
یک روز می پرسید:
آیا برای من تو می خندی؟!
ZibaMatn.IR