تمامِ شهر را هم که قدم بزنمباز...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن علیرضا بهجتی
- تمامِ شهر را هم که قدم بزنمباز...
امتیاز دهید
5 امتیاز از 1 رای
تمامِ شهر را هم که قدم بزنم
باز به بازوهایت محتاجم
به یک بغلت که درد را به فراموشی بسپارد
خیلی می خواهمت...
آن قدر که لب خشکیده آب را
خیلی می خواهمت...
آن قدر که پرنده پرواز را
هر صبح با سلامِ تو آغاز می شود
و چه شیرین است بوسیدنِ چالِ گونه هایت
و این قشنگترین بهانه برای سلامِ هر صبحِ من است
و من هر روز تو را
در درونِ لیوانِ رویِ میزِ صبحانه به هم میزنم
و سر میکشم همه ی دوستَت دارم هایمان را
همیشه باش و بمان
که تنها تو آرامِ جانِ منی
ZibaMatn.IR