دل از این یار بکن، عشق دگر کار تو نیست
آنکه می مرد برایت، پس ازاین یار تو نیست
داغ تنهایی اش ار،،، تا به جنون هم بکشد
هیچکس هیچکس اینجا پی دیدار تو نیست
بِرَهانش دگر از مهلکه ی رنگی عشق
در دل زخمی او، ذره ای آثار تو نیست
قبض ناز تو برای دل او سنگین ست
بعد ازاین سینه ی او مخزن اسرار تو نیست
از لبت یک کلمه صحبتی از عشق شنید؟؟
پس از این هم،دل او در غم اقرار تو نیست
آن چنان گند زدی بر همه ی پیکر عشق
که دل غم زده اش، در پی تکرار تو نیست
آن که از غصه ی دلتنگی تو چرت نزد
به خداوند قسم، لایق آزار تو نیست
ZibaMatn.IR