زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

‍ مدتیست که شبیه تو شده ام، بار زندگی را به دوش می کشم، حواسم به لباس های چروکیده ی روی بند، برنجِ روی اجاقِ گاز، گَرد روی تلویزیون و اشک و لبخند اهالی اینجاست.
حال دلم که خوب نباشد شبیه تو جارو را به جانِ تار و پود فرش می اندازم.
تو، کودکی شده ای که این روزها دلم با درد کشیدنت مچاله می شود درست شبیه تمام سالهایی که برای هر قطره ی اشکم صورتت مچاله شد، شاهدش تمام خطوط زیر چشمهایت.
برایت مادر شده ام تا بیش از پیش رازِ امنیتی که در حضورت و حتی نامت پنهان است را بیابم.
نمیدانم تا کجای دنیا من هستم اما فکر آن که دستهایت با من نباشد جهنمیست ابدی.
شبیه نامت برای دنیای من بمان تا من آرام بمانم تا با دعای تو تمام درد و لذتِ دنیا را گوشه ای جمع کنم و شاهد قد کشیدن رویاهایم باشم.
اینکه دعایت را، برق چشمانت را، صدای نفس کشیدنت در خواب را هنوز دارم، مرا به زندگی بند می کند و این یعنی برایم مبارک شده ای مادر جانم.
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×