100 متن کوتاه نزار قبانی ۱۴۰۳ جدید 2025
متن های کوتاه درباره نزار قبانی
100 متن کوتاه نزار قبانی ۱۴۰۳ جدید 2025
کپشن نزار قبانی برای اینستاگرام و بیو واتساپ
مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا میمیرم !
و فردا چطور ؟ جوری در آغوشم بگیر که انگار از مرگ بازگشتهام !
نزار قبانی:
ممکن نیست سخاوتمند تر از یک زن باشی
اگر به او امنیت دادی،
برای تو وطن خواهد شد...
بعضیها هم هستند
که به نظر فراموششان کردهایم
اما وقتی حرفشان به میان میآید
دیگر نمیتوانیم لبخند بزنیم !
حضور تو
کافی است...
تا همه جا بی مکان شود...
امدن تو کافی ست تا همه ی...
لحظه ها بی زمان شود...
فریاد ما بلندتر از اعمال ما است ، شمشیرهای ما از ما بلندتر هستند ، این فاجعه ما است. خلاصه اینکه ما شنل تمدن می پوشیم اما روح ما در عصر سنگ زندگی می کند
داعیه دار غیب خوانی نیستم محبوبم!
اما دنیا تمام می شود بی تردید
آن گاه که زنانگی تمام شود...
نزار قبانی:
از حیرانی و سکوتم غمگین نشو و گمان نبر که میان من و تو چیزی عوض شده ؛ آن گاه که نمی گویم دوستت می دارم ، یعنی که دوست ترت می دارم ...
زن،
مردی ثروتمند یا زیبا
یا حتی شاعر نمی خواهد
او مردی می خواهد
که چشمانش را بفهمد
آنگاه که اندوهگین شد
با دستش به
سینه اش اشاره کند
و بگوید:
اینجا سرزمین توست!
اگر سخن میان من و تو پایان یافت و راه های وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم، از نو با من آشنا شو.
-نزار قبانی
امروز صبح دیگریست ...
به لبهایت گلهای سرخ بزن
گردنبندی از مرواریدهای دریا
ناخنهایت را به رنگ دلم رنگ کن
من دوستت دارم
هزار هزار
پس بگریز از من
از آتشم !
از دودم !
که در دنیا ندارم چیزی
جز چشم های تو و
غم های خویش ...
مرا با چشمانت عاشق نشو
چه بسا از من زیباتری بیابی
مرا با قلبت عاشق شو
که قلب ها هرگز
مشابه هم نیستند..
بگذار به تمام زبان هایی . . .
که می دانی و نمی دانی . . .
بگویم تو را دوست دارم . . .
بگذار لغت نامه را زیر و رو کنم . . .
تا واژه ای بیایم . . .
هم اندازه ی اشتیاقم به تو........
نزار قبانی :
عشق ، لرزش انگشتان است
و لب های فروبسته ی غرق سوال
تو را در خلال اندوهم دوست می دارم
ای رخساره ی دست نیافتنی
همچون خداوند ...
مرا با چشمانت عاشق نشو ،
چه بسا از من زیباتری بیابی ؛
مرا با قلبت عاشق شو
که قلب ها هرگز مشابه هم نیستند...
محبوبم
اگر روزی از تو درباره من پرسیدند ؛
زیاد فکر نکن !
مغرور به ایشان بگو :
دوستم دارد ...
بسیار دوستم دارد ...!
نزار قبانی:
و آن هنگام که در پیشگاه
حُسن ات قرار گرفتم
ساکت ایستادم،
که سکوت در حریم زیبایی،
خود زیبایی است!